این روزها سیگارم بیشتر کام میدهد
اما سیگارم ، همان سیگار است که هر روز میکشم..
این حال خراب من بی توست که هر روز خراب تر میشود...
این جان من است هر روز بیشتر و بیشتر در باتلاق نبودنت دست و پا میزند..
هر روز بیشتر فرو میروم ، بیشتر غرق میشوم...
... واااای ، چه کامی میدهد امروز سیگارم...

چشمانت مرز رویا را برای من میشکند ...

خنده لبانت دنیای مرا میسازد از نو ...

دوست دارم آغوشم را لایق بدانی تا تورا همچون مروارید در میان بگیرم ...

دنیای من به تو خلاصه است نازنینم ...

شاید نتوانم آرزوی داشتن تو را به حقیقت برسانم ...

اما دلی دارم که به عشق تو و حس بودنت در سینه طاقت می آورد ...

تو نقش جان منی ...مشق شب قلب منی ...

غم نبودت آتشم میزند اما باز عاشقتر از همیشه از میان خاکستر هایم ...

متولد میشوم ...دنیا چیست ؟ با عشقت به عرش میروم ...

واژه به واژه ی عشق به نام توست ...

سرزمین دلم گرچه ویران اما به نام توست ...

دل که تنگ باشد
دیگر مرد و زن ندارد
اشک می دود تا گوشه چشمانت
و سُر می خورد روی گونه ها
دل که تنگ باشد
تنهایی اتاقت را با خدا
هم تقسیم نمی کنی !!

گمان میکردم قانع باشی و به شکستن دلم اکتفا کنی
نه اینکه فستیوالی از دروغ به راه بیندازی و در آخر بگویی:
میروم تا اذیت نشوی بهترین من

لعنت به بعضی آهنگــــا . . .
بــه بعضی خیابونــــا . . .
بــه بعضی حرفـــــا . . .
لعنتیا آدمو میبرن به روزایـــی کــــه واســـه از بیــن بُـــردنـش تـو ذهـنـت
ویــــرون شــــــدی !

چـه اشـتـبـاه بـزرگـی سـت . . .

تـلـخ کـردن زنـدگـیـمـان . . .

بـرای کـسـی کـه در دوری مـا . . .

شـیـریـن تـریـن لـحـظـات زنـدگـیـش را سـپـری مـی کـنـد !!!

چه سخت ..
هم پاییز باشد !
هم ابر باشد !.....هم باران باشد ..!
هم خیابان ِ خیس باشد ..
امـــــا..
... ... ... نه تـــــو باشی ... ...
نه دستی برای فشردن باشد !..
نه پایی برای قدم زدن باشد و ..
نه نگاهـــی برای زل زدن..

چقدر سخت است که ببینی غریبه ها بهتر از آن یک نفر ،
احساست را می فهـمـنـد

خسته ام .....
از جنس قلابیِ آدم ها........
هـــی فلانــــــــــی،،،!
راهت را بگیــر و برو،،،
حوالـــــــــــــــی ما توقف ممنوع است....!

هر چه قهوه تلخ می خورم...
هرچه فنجان را می چرخانم..
باز هم خبری از تو نیست..
تو حتی در فال هایم هم نیستی لعنتی...
خیالت سراسر عذاب استُ عذاب